مازیار تهرانی آرامش در طوفان
در این متن کوتاه قصد دارم سیر تحول فکری مازیار تهرانی Maziar Tehrani را با شما در میان بگذارم اینکه سال های انقلاب و جنگ چگونه باورهایش را شخم زدند اینکه روح مشتاق و دغدغه هایش چگونه از میان درد و رنج های زندگی اش او را موسس و مربی کارگاه های آرامش در طوفان داینامیک مدیتیشن کرد چگونه با یک مشاوره تلفنی رایگان می تواند شما را از بسیاری دردها و رنج های تان رها کند. تجربه متفاوت اش از دنیای انرژی – ریکی و اینکه ده ها مقاله و ۲۲ عنوان کتاب از آثارش منتشر گردیده و جوایز ملی و بین المللی گرفته برای تان شنیدنی خواهد بود.
هیجان های نوجوانی دهه چهلی ها
همزمان با شروع انقلاب و قیام های خیابانی در سال ۱۳۵۷ و آن حجم از هیجان مردمی، من نیز در اوج هیجان های نوجوانی ۱۳ ساله بودم. در همه گروه های سیاسی رفت و آمد می کردیم و بسیار کتاب می خواندیم تابستان ها با جهاد سازندگی به یاری کشاورزان می رفتیم و از ۱۶ سالگی در روزنامه های رسمی کشور چون کیهان و اطلاعات مقاله های سیاسی و اجتماعی می نوشتم. در همان ایام بود که از میان همه گروه های سیاسی و جریان های فکری ناخودآگاه خودم را در جریان مذهبی های روشنفکر یافتم.
از کتاب های دکتر علی شریعتی شروع شد سال ها در کنار مهندس لطف الله میثمی بودم و هر از گاهی چراغی با اندیشه های دکتر سروش، مهندس بازرگان، مهندس سحابی و فرهیختگانی مانند آنها روشن می گردید.
در همین ایام بود که با فلسفه جوهری ملاصدرا، نقد منطق صوری ارسطو و نقد عرفان وحدت وجودی ابن عربی و کارکردهای آنها در زندگی روزمره نیز آشنا شدم.
روزنامه نگاری، کار روزمزد و پای مرغ
ذهن من وقتی که می خواهد بچه های آن روزها و سال های انقلاب را با سنین مشابه جوان های امروز مقایسه می کند حداقل های لازم برای مقایسه را نمی یابد.
از ۱۷ سالگی زادگاه ام شهر بروجرد را ترک کردم و در اتاقکی دو متر در دو متر در چهار راه سرسبیل زندگی می کردم سپس خانه قمر خانمی در اتاقی ۹ متری در منطقه آب منگل تهران ساکن بودم. در روزنامه های کیهان و اطلاعات مقاله های اجتماعی می نوشتم و در آن مدت برای ۴ ماه از طرف جهاد سازندگی به جبهه های جنگ ایران و عراق رفتم.
ترشی و آب آبلیمو می گرفتیم و می فروختیم و گاهی از جوی آب میدان شوش میوه های سرریز تره بار میدان شوش را به تور می کشیدیم. آن روزها پای مرغ را دور می ریختند اما پای مرغ مقوی ترین غذای ما بود. باور نمی کردیم امروز با چنین بسته بندی شیکی در بالا شهر به چنین قیمت هایی به فروش برسد.
باز هم نوشتم اما نه برای بزرگسالان
در ۱۹ سالگی نوشتن برای بزرگسال ها را کنار گذاشتم با ذهنیت های آن روزهایم یک جورهایی از بزرگسال ها مایوس شده بودم احساسم این بود که نمی شنوند. اولین کتابم برای کودکان آزاده است و طی ۲۰ سال ۲۰ عنوان کتاب دیگر از آثارم منتشر شد. این کتاب ها جایزه های ملی و بین المللی را از آن خود کردند و تعدادی از آنها از سال ۱۳۸۰ تاکنون در کتاب های درسی دوره دبستان همچنان مورد معرفی قرار می گیرند.
برای دیدن فهرستی از کتاب های منتشر شده مازیار تهرانی توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی این لینک بزنید
برای دیدن فهرستی از کتاب های منتشر شده توسط ناشرهای خصوصی در ایران روی این لینک بزنید
لینک مصاحبه سال ۱۳۸۸ در خصوص کتاب های منتشر نشده رمان های “لذت تحقیر” ، “شکوه شکست” داستان های کوتاه کودکان “همه رنگ ها رنگ خداست” ، “وقتی که قلب ها می رقصند”
جهت دسترسی به نسخه پی دی اف کتاب های منتشر شده و منتشر نشده ام که مجوز نشر آنها را دارم روی این لینک بزنید.
یک روزی خاطرات جنگ نیز منتشر خواهد شد
ذهن نوجوان و مشتاقم، جنگ ایران و عراق را برای مدت سه سال به طور مستقیم در جبهه های جنگ تجربه کرد ابتدا ۱۳۶۲ از طرف جهاد سازندگی اعزام شده بودم و در جزیره مجنون مسوول پشتیبانی قرارگاه ساجدی بودم و بار دوم ۱۳۶۵ دوران خدمت سربازی ام بود. در خصوص خاطرات آن روزها مطالبی نوشته ام و فایل های صوتی پر کرده ام اما دوستانی که شنیده اند هنوز صلاح نمی دانند که به صورت عمومی منتشر شوند.
وقتی که همه باورهات فرو می ریزه
سال ۶۷ در آخرین روزهای جنگ، باورهایم نسبت به مسیر انقلاب به نقطه ای رسید که دنیای سیاست و انقلاب را کنار گذاشت. آنچه پس از امضای قرارداد ۵۹۸ و در عملیاتی با عنوان مرصاد و حواشی آن اتفاق افتاد برای چندین سال متوالی بخش از ذهن محدود و بیچاره ام را به بیماری افسردگی دچار کرد. از آنجایی که به یاد آوردن خاطرات آن روزها و دیدن هر فیلم جنگی با بغض و اشک همراه بود بخشی از ذهنم دستور داده بود که هیچ خاطره ای از گذشته را به یادش نیاورید.
برای همین تا ۲۰ سال پس از تمام شدن جنگ ایران و عراق یعنی حدود سال های ۱۳۸۷ و تا زمانی که ذهن ام توانست آنچه را که دیده بود قورت بدهد و هضم اش کند فراموشی خاطرات گذشته ادامه داشت. ذهن ام حتی در به یاد آوردن خاطرات یک هفته پیش مازیار تهرانی Maziar Tehrani با همسرش و فرزندان و دوستان اش یاری اش نمی کرد هر خاطره ای که با اندک احساسی همراه بود با قفل محکمی در بایگانی ذهن نگه داری می شد مبادا به اصل بقای مازیار صدمه ای جبران ناپذیر وارد گردد.
به ظاهر ۲۳ سال افسردگی و یاس بود!
در طی سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ طی دو سفر به هندوستان با تعالیم باگوان راجنیش اشو Rajnish Osho فیلسوف هندی و تعالیم بودا Buddha و در سفرم به کانادا برای انجام مقدمات مهاجرت خانوادگی به کانادا با مسیحیت آشنا شدم. در همین سال ها که مثل ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی بودم از طرف هلال احمر به سفر حج فرستاده شدم فرم فکری ایرانی و شیعی ام با گفت و گو و مشاهده مسلمانان سنی سراسر جهان به چالشی باورنکردنی کشیده شد. و باز در قسمتی از همین سال ها طی ۷ سال زندگی، کار و تحصیل در کشور کانادا نیز با سطح متفاوتی از رفاه، فرهنگ زندگی کردن و درک از جهان هستی روبرو شدم.
طی این ده سال اتفاقات گوناگون اما به هم پیوسته ای افتاد، آشنایی با دانش یوگا در شهر ریشی کش هند توسط استاد شاهین اضحی، معاشرت با آقای موحدی معلم یوگا و صاحب امتیاز مجله دانش یوگا، آشنایی ام با عباس رحیمی جانباز و آزاده جنگ ایران و عراق زمانی که مازیار تهرانی Maziar Tehrani در یکی از حساس ترین پست های مدیریتی ستادی جمعیت هلال احمر مشغول به کار بود و عباس رحیمی در دبیرخانه مرکزی کارمندی ساده بود ولی اولین و موثرترین استاد و مربی مازیار تهرانی Maziar Tehrani برای آشنایی اش با موضوعی به اسم ریکی، دنیای انرژی و تعالیم داینامیک مدیتیشن اشو بود.
بیماری، امکان انتقال از زندگی نباتی و حیوانی به زندگی انسانی است!
تا ۱۳۹۰ از زندگی زمینی مازیار تهرانی ۳۶ سال گذشته بود، از انقلاب و قصه هایش ۳۳ سال، از جنگ و زخم هایش و کناره گیری از دنیای سیاست ۲۳ سال و از اولین تجربه عشق به جنس مکمل، تشکیل زندگی مشترک با حضور سه فرزند پسر، ۲۰ سال گذشته بود. به نظرم میاید ابعاد بسیار بیشتری از ماتریکس دو بعدی که برای مان ساخته بودند را می توانستم مشاهده کنم و ابعاد ذهن ام بسیاری از زندگی های نباتی و حیوانی اش را تجربه کرده بود و به فهم متفاوت تری دست یافته بود.
در همین سال ها، افسردگی و فراموشی ذهن ام بسیار کم رنگ شده بود ذهنم او را دیده بود آن “بی نهایت جاودانه حاضر” را در لحظه لحظه عرصه های زندگی مشاهده کرده بود. ذهن ام هزاران بار از دیدن اش غافل می شد “از این روح و ریسمان پیوند دهنده همه دانه های حیات” اما دوباره نگاهم بازمی گشت او حضور داشت و آگاهی به این حضور کار خود را کرد!
مهم ترین دغدغه زندگی ام کار خودش را کرد!
از ۱۳۵۸ مهم ترین سوال و دغدغه ای که لطف الله میثمی در جان مان کاشت این بود که خدایی می خواهم که متولد نشود نمیرد جاودانه باشد بی نهایت باشد همه جا باشد بدون هیچ استثنایی در دسترس همه باشد زنده باشد بشنود ببیند بفهمد دستگیری کند زیرا خدایی که نمی شنود، نمی بیند، نمی فهمد و امکان کمک به انسان ها را ندارد خدا نیست! خدایی که من با ذهن محدودم بخواهم او را راهنمای زندگی ام کنم خدا نیست. خدایی می خواهم که او خودش در زندگی ام، سیاست ام، اقتصادم، زناشویی ام، دین ام، ایمانم، و همه چیزم هر جا که هستم هر کسی که هستم او آنجا باشد! آنکه می خواهمش نمی تواند قسمتی از زندگی باشد نمی تواند جایی نباشد!
در این وب سایت بخشی اختصاص پیدا کرده به موضوع ” ادبیات شاهد ادبیات صلح ادبیات سکون ” که ادعایش اشاره کردن به حلقه مفقوده یا کم رنگ در آموزش های عرفانی، روشنگرانه و مورد نیاز در آموزش های علمی و دانشگاهی است. اگر علاقه مند به شنیدن پاسخی که برای این دغدغه تاکنون دست مان را گرفته است می باشید روی این لینک بزنید و محتوای آن را مطالعه کنید. به خصوص تیترهای
چند خدایی نداریم و توحید نیز تک خدایی نیست!
دین خدا التقاط نیست و یک دین در مقابل همه ادیان نیز نیست!
ذهن شیطانی یعنی چسبیدن به یک صفت و غافل شدن از بقیه صفات!
تحصیلات آکادمیک و غیر آکادمیک
تحصیل در رشته مدیریت بحران در ایران و تحصیل در رشته کامپیوتر در کانادا، طی دوره های مربیگری یوگا در هند و دوره داوری یوگا در ایران، معلمی ریکی و کارونا ریکی از مرکز بین المللی آموزش ریکی کالیفرنیای آمریکا و اخذ مدرک MBA از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران بخشی از تحصیلات و دوره های آموزشی و تخصصی است که طی کرده ام.
برای دیدن مناظره تلویزیونی سال ۱۳۹۵ شبکه تهران روی این لینک بزنید شما را به کانال تلگرام آرامش در طوفان می برد تا این ویدیو را تماشا کنید.
شروعی دوباره با اکهارت تله “نیروی حال”
اکهارت تله Eckhart Tolle با کتاب نیروی حال The Power of Now وارد زندگی ام شد. تعریف این مرد از علت درد و رنج بشر از زمان
آدم و حوا تا به امروز برایم بسیار قابل تامل بوده است با روایت این مرد در مقدمه کتاب تمرین نیروی حال جان تازه ای به تمامی دانش و اندوخته هایی که کسب کرده بودم دمیده شد دمی که به کارگیری آن در مشاوره های تلفنی که با مردم عزیزم داشته ام به صورت معجزه آسایی تاکنون موثر واقع شده است.
اکهارت تله بسیار صریح در کتاب تمرین نیروی حال اعلام می دارد که می خواهد توجه ما را به وجودی جلب کند که در پس همه شکل های در حال تولد و مرگ، حیاتی جاودان دارد وجودی که هرگز زاده نشده و هرگز نخواهد مرد. می خواهد توجه مان را از اشیا و پدیده ها به فضای سکونی (با ساکت متفاوت است) که همه سیارات را در خود جای داده جلب کند بستری نامریی که هیچ است و همه شعور و هیاهوی هستی را در خود پرورش داده فضای بین سیارات و ستاره ها آن فضایی همه چیز را در برگرفته است.
به نظرم اکهارت تله قصد دارد توجه ما را به رابطه “آنچه از هستی که به چشم انسان ظهور پیدا کرده است” با این “وجود” جلب کند. به رابطه آنچه در ظاهر می بینیم و آنچه در باطن است یعنی آنچه که ما در حال حاضر نمی توانیم ببینیم. مخلوقاتی که سرشار از فضای خالی هستند و “وجودی” که همه مخلوقات را از هیچ خلق کرده است. “وجودی” که می توانیم آن را فهم کنیم می توانیم آن را لمس کنیم در لحظه لحظه های زندگی مان حضور فعال دارد. “وجودی” بسیار متفاوت با خدایی که قرن هاست توی طاقچه ها و دعاها و ذکر مصیبت ها از آن یاد می کنند و امکان استثمار و استحمار و استعمار مردم دنیا را فراهم آورده است.
اگر بتوانم بیان اش کنم حضور در لحظه حال، استقرار در آن بخشی از وجود است که احساس و فکر و جسم در آن نقش اصلی را ایفا نمی کنند.
کارگاه آرامش در طوفان داینامیک مدیتیشن
کارگاه های آرامش در طوفان که تاکنون ۴ ترم آن تدوین شده و دوستان بسیاری همراه اش بوده اند ادعایش آن است که می خواهد
- شما را به قدرتی برساند که کسی یا چیزی نتواند به راحتی آزارتان دهد
- به آگاهی برساند که کسی را آزار ندهید
- و به عشقی برساند که دست بلند شده آنها که افتاده اند را نیز بگیرید.
برای آشنایی با کارگاه های آرامش در طوفان روی این لینک بزنید چرا کارگاه آرامش در طوفان برای شما مناسب است!
گروه های کتاب خوانی
در پایان ترم دوم (جهان دو بعدی) یا شروع ترم سوم (سیمرغ)، همه شرکت کنندگان به قدرت و اعتماد به نفسی رسیده اند که تشکیل گروه های کتاب خوانی را در دستور کار خود قرار می دهند تاکنون بیش از ۲۰۰ گروه کتاب خوانی فعال داریم که بیش از بیست هزار نفر از دوستان و اقوام شان را ترغیب به کتاب خوانی و گفت و گو کرده اند. برای اطلاعات بیشتر روی این لینک بزنید گروه های کتاب خوانی
آموزش ریکی
همچنین در پایان ترم دوم (جهان دو بعدی) شروع ترم سوم (سیمرغ)، همه شرکت کنندگانی که به درک و مراقبت مناسبی از جسم و افکار و احساسات خود رسیده اند تجربه دنیای انرژی یا کالبد غیر فیزیکی شان را در دستور کار خود قرار می دهند که در این مسیر از ریکی استفاده می کنیم برای اطلاعات بیشتر در خصوص ریکی روی این لینک بزنید. آشنایی با کارگاه های آموزش و همسویی ریکی
کارگاه نویسندگی
با تکیه بر تجربه و دانش ۳۵ سال حضور در حوزه قلم، از ۲۲ عنوان کتاب کودک و نوجوان که از آثار مازیار تهرانی Maziar Tehrani تاکنون چاپ و منتشر شده است و در جشنواره های ملی و بین المللی مقام هایی آورده اند تا ده ها مقاله فرهنگی و اجتماعی و سوابق مطبوعاتی بر آن شدیم که کارگاه نویسندگی را نیز برای علاقه مندان راه اندازی کنیم. برای اطلاعات بیشتر روی این لینک بزنید. آشنایی با کارگاه نویسندگی
مشاوره
مشاوره، یکی دیگر از بخش هایی است که علیرغم همه ناملایمات اش ذهن ام را مشتاق آن یافته ام آنجا که در یک تماس تلفنی می توانی بار سنگینی از روی دوش آنکه آن سوی خط تو را می شنود برداشته شود و قول می دهد آنچه را آموخته است به کارگیرد تا باری از دوش کسانی که سر راهش قرار می گیرند بردارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مشاوره تلفنی رایگان و شرایط آن لطفا روی این لینک بزنید. مشاوره چیست و مشاور مناسب کیست؟
ادبیات شاهد ادبیات صلح ادبیات سکون
از نظر نویسنده این متن ادبیات شاهد مهم ترین دستاورد زندگی مازیار تهرانی تا امروز است. ادبیات شاهد نوعی از جهان بینی است که در گویش ما متجلی می گردد و در ابعاد فلسفی برای تان شرح خواهیم داد ادبیاتی است که توان دیدار آن “بی نهایت جاودانه حاضر” را در لحظه های زندگی مان فراهم می نماید. تمرین این نوع از ادبیات برای سخن گفتن با خود در داخل ذهن های مان است و برای سخن گفتن با دیگران است. ادبیاتی که با خود صلح درونی و سکون ذهن را فعال می نماید و با دیگران کمترین سوتفاهم ها را تضمین می نماید. برای آگاهی بیشتر از این تکنیک بی نظیر روی این لینک بزنید. ادبیات شاهد ادبیات صلح ادبیات سکون
دیدگاه‌ها